معنی اجنبی پرست در فرهنگ فارسی عمید

بیگانه پرست، آنکه بیگانه را بر خودی برتری بدهد، آنکه با بیگانگان رابطه داشته باشد و به نفع آنان و زیان هم وطنان خود کار بکند

معنی اجنبی پرست در لغت نامه دهخدا

بیگانه پرست. خارجی پرست، کوزپشت

اجنبی پرور، بیگانه پرست، بیگانه پرور، مزدور، وطن فروش

فرهنگ فارسی عمید

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

فرهنگ واژه مترادف متضاد

(اَنَ پَ رَ)

بیگانه دوستی. خارجی پرستی

کار و عمل بیگانه پرست